من محبوسم...

نیوه مانگ

دل نوشته های من...

من محبوسم...

 محبوسم

محبوس صدای ویراژ ماشین ها در کوچه و پس کوچه ها

محبوس آواز دِرل و مته ها در ظهر های آفتابی

محبوس ترانه ی بوق ها و آژیرها و دزدگیر ها

محبوس زمزمه های جروبحث زوج همسایه ی دیوار به دیوار

محبوس شیون های نوزاد رها شده ی آن زوج همسایه

محبوس رقص برج ها و ساختمان های آهنی

محبوس نواهای سرسام آور دسته های عزاداری در خیابان های سرد و بی روح

محبوس پنجره هایی که هیچگاه رو به خورشید گشوده نمی شوند

محبوس هوایی که همیشه باید پشت پنجره بسته همچنان دودی بماند

محبوس دل هایی که گنجشک پرپر شده را زیر چرخ های ماشین له می کنند
 
 
و می روند انگار نه انگار
زمانی آوازی برایشان سر میداده و آنان را از صدای
 
 
خوشش سرمست می کرده



من محبوسم...
 
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ] [ 20:1 ] [ سروه ] [ ]